معرفی توسط وبلاگ.

این روزها



کتاب اطاق آبی "سهراب سپهری" از چند سال پیش در کتابخانه ام جا خوش کرده بود.

وقتی فهمیدم سهراب در سفر به هند و آشنایی با بودا و اندیشه ی شرقی

کتاب اطاق آبی را به ارمغان آورده مشتاق شدم تا این اثر را بخوانم.

کتاب دست نوشته ها، نقاشی ها و بعضی از عکس های سهراب را هم به همراه داشت.

خلسه های نویسنده، مواجه ی او با طبیعت، سیر و سلوک در عالم گیاهان و ات از موضوعات این

کتاب بود.

برای خود من خیلی جالب بود که ذهن سهراب سپهری  بعد از دیدن یک "مار" به کجاها پرواز کرده و چه پیوند خوبی بین خرافات و گرایشات مذهبی بودا برقرار کرده.


بخشی از این کتاب:

دویدم تا اطاق سر حوضحانه در آن طرف باغ. عموی کوچک را صدا کردم. تفنگ دو لول سرپر خود را برداشت و با من تا سر طویله دوید. مارها را دیدیم. عمویم نشانه رفت. عمویم معنی دو مار به هم پیچیده را بلد نبود. نه از اساطیر خبر داشت و نه تاریخ ادیان خوانده بود.عمویم نمی دانست که برخورد دو کبرای به هم آمیخته برای هندوی جنوب چه معنی بلندی دارد.


مشخصات کتاب:

نویسنده: سهراب سپهری

موضوع: عرفان و هنر

ناشر: نشر سروش

تعداد صفحات: 76 صفحه

سال چاپ: ۱۳۹0

قیمت پشت جلد: 3000 تومان




مشخصات

آخرین جستجو ها